| نوشتارِ تاثری حامد داراب دربارهی غزاله علیزاده |
زادروزِ غزالهی علیزاده است و مرگ و زندهگی او برای من، که چیستی پایان دادن به زیستن با دستانِ خویش همیشه مسالهام بوده؛ مرگ و زندهگی نزدیکتابیست. آنکه خود را کشت وقتی خانهاش تاریک بود و تنهایی با ناخنهایی بلند، پوستاش را میخراشید. نویسندهای که به گمانم، اگر زندهگیاش را ناتمام گذاشت، کارِ نویسندهگیاش را اما به اتمام رساند. چه آنکه حرفِ بزرگاش در نویسندهگی را نگفته گذاشته باشد
علیزاده، وقتی داشت در جواهرده به زندهگیاش پایان میداد، همان لحظه هم نویسندهی ناکجاآبادها بود، نویسندهی آرمانگرا، یکی از آخرین نسلِ نویسندهگانی که به رستگاری اعتقاد داشتند؛ نویسندهای که آدمهای داستانهایاش، آدمهاییاند که میخواهند دوستبدارند، میخواهند دوستداشته شوند، اما یاد نگرفتهاند، اما شرایط نمیگذارد. نویسندهی آدمهایی که ردِ غلظتِ دورتابِ گذشتهی خود را، با تاریکی و ابهام، بر دوش، بر قلب و بر دستهایشان میکشند. ردی سنگین و دهشتناک، چون رنجِ روان، برای آن آدمهای عشق گمکرده، آن آدمهای در جستوجوی مدام
علیزاده، راوی راستین زنان و دختران است، قهرمانِ آنها در دهههای سیاه، قهرمانِ بیصدا و ناشناخته، مثلِ پایانِ بوف کور که راوی، دو چهره از یک زنِ واحد را به قتل میرساند؛ طناب را به گردن خود چفت کرده، تا به روایتِ خویش و خویش پایان دهد
او راوی زنهای کمالگرای اسیر شده بود، راوی زنهای آسیب دیده، زنهای عصیان شده، زنهای خانواده را به گورستان فراموشی سپرده، وقتی جوان بودند، راوی زنانِ قربانی شده به دستِ مردان، زنانهگیهای مانده در نُهتو، همان نُهتو که نه تنها مردسالاری، که بعدها روشنفکرانِ دههی پنجاه نیز زنگولههای کاروانش بودند (هستند) روشنفکرانِ پر صدای اخته، که علیزاده چه خوب بوی تعفنِ فکرِ مسموشان را میریزد به شامهیشان و باز روایت میکند از زنهای در جستوجویِ بیپایانِ هویت، در جستوجوی شناختِ بیرون، در جستوجوی شناختِ درون، قصهی جستوجوهایی که تمام نمیشوند هیچ وقت
زنى زیبا، با صورتی استخوانی، گونههای برآمده، چشمهای درشت، ابروهای ناپیوسته و کمانی، با سرطان حنجره بر گلو، آویزان به دارى، بالای دیو چشمه، بر فرازِ درختانِ جنگلِ جواهرده، من آن درخت و آن مکان را یکبار دیدهام و بارها گریستهام
نویسنده: حامد داراب. شاعر و روزنامهنگار ادبی
متن پیش رو مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸ در اینستاگرام رسمی حامد داراب در این لینک منتشر شده است
اینستاگرام رسمی حامد داراب . پست شماره ۵۳۳