
گری ایندیانا در سن 74 سالگی درگذشت
گری ایندیانا، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقدی که در دهه ۱۹۸۰ به عنوان نویسندهای برای «ویلیج وویس» در دنیای هنر به شهرت رسید، در سن ۷۴ سالگی درگذشت. «گری هویسینگتون ایندیانا» در سال ۱۹۵۰ در «دری، نیوهمپشایر» به دنیا آمده و بهطور مختصر در دانشگاه کالیفرنیا، در برکلی تحصیل کرده، اما پس از آن برای دنبال کردن “پورن روایی” از تحصیل انصراف داده است. او یک دوره در میان معتادان در منطقه فقیرنشین لس آنجلس که به خاطر داستانهای ریموند چندلر مشهور شده بود، زندگی میکند ایندیانا در سال ۱۹۷۸ به نیویورک سیتی نقل مکان کرد، آنجا بازیگری و نمایشنامهنویسی پی گرفت و از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸، به عنوان یک منتقد هنری تند و ترش و ترسناک برای مجله ویلیج وویس مینویسد، نقدها ویادداشت های انتقادی او باعث شعرت ادبی اش میشوند او در این دوره تلاش میکند تا آثار کمتر شناخته شده و قابل دفاع را معرفی کند و در کنار آن آثار ادبی شناختهشده را نیز به چالش بکشید. نگرش نقادانه اینیانا هم آگاهانه و هم شخصیاند و او درباره وضعیت سیاسی و اجتماعی حساس بود مولفهای که از او یک نویسندهی سیاسی اجتماعی ساخت.
اولین رمانش، Horse Crazy، را درست زمانی منشر کرد که در مجله VOICE مینوشت رمنسی درباره یک رابطه عاشقانه وسواسگونه و محکوم به فنا در دوران بحران ایدز که بخش زیادی از شرق روستای ایندیانا را ویران میکند، تا آن زمان، ایندیانا احساس میکرد که دنیای هنر که به عنوان یک منتقد وارد آن شده بود، به سرعت در حال ناپدید شدن است. خودش مینویسد:«بسیاری از استعدادهای معتبر، پوستهای عایق از پرستش بدون انتقاد کسب کرده بودند.» او هرگز دوباره با همان نظم و ترتیب به نقد هنر نپرداخت و بیشتر توجه خود را به داستاننویسی و مقالات بلند و ستونهایی درباره هنرمندان معطوف کرد. در حالی که به عنوان یک منتقد کمتر فعال بود، اما هنوز به طور منظم به نشریات Artforum و Vice یادداشت میداد. در سال ۱۹۹۷، ایندیانا کتاب Resentment: A Comedy را منتشر کرد که اولین کتاب از سهگانه رمانهای جناییاش بود. این کتاب بر اساس محاکمه لایل و اریک منندز نوشته شده است و تحولی مهم در داستاننویسی ایندیانا به حساب میآید، زیرا او به معضلات آمریکایی دهه ۱۹۹۰ پرداخت. سپس Three Month Fever: The Andrew Cunanan Story (۱۹۹۹) نوشت که روزهای پایانی قاتل «جیانی ورساچه» را به تصویر کشیده است؛ او سپس Depraved Indifference (۲۰۰۱)، به پیشخوان میاورد ودر آن تصویری تاریک و هولانگیز از قتل و زنا با محارم ارائه میدهد. «در هر آنچه ایندیانا مینویسد، اسید وجود دارد».

آخرین رمان ایندیانا، در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و پس از آن دو مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه در میانه دهه ۲۰۱۰، یک خاطره در سال ۲۰۱۵ و همچنین مجموعه مقالاتی که به شدت مورد توجه قرار گرفت،را در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد. در سالهای پایانی زندگیاش، کمتر منتشر کرد، هرچند آثار جدید او معمولاً با استقبال زیادی از سوی هواداران مواجه میشد که او را به عنوان یک نویسنده آمریکایی به شدت دستِ کم گرفته شده میدیدند. یک سال پیش در مصاحبه ای با تایمز گفته است: «تنها، نوشتن تجربهی آگاهانه من است». ایندیانا در مورد شهرت و معروفیت محتاط بود؛ او بخش زیادی از سالهای پایانی زندگیاش را بین کوبا، لس آنجلس و نیویورک، شهری که همیشه با آن بیشتر مرتبط بود، گذراند. در ۲۰۲۴، یکی از آخرین آثارش، «Five O’Clock Somewhere»، را در گرانتا منتشر کرد که یک روایت بسیار مورد ستایش در مورد پیری و وداع با جوانی بود. در همین کوتاه مدت بارها ستایش شده است.